بیرام خان . [ ب َ ] (اِخ ) ازامراء و وزرای معروف سلسله ٔ تیموریان هند. متوفی به سال 968 هَ . ق . پسر سیف علی بیگ از طایفه ٔ بهارلو. در بلخ ولادت یافت و در جوانی بخدمت ظهیرالدین بابر و سپس به همایونشاه پیوست . چندی بعد در رکاب همایون بدربار ایران پناه جست و در اعاده ٔ سلطنت همایون سعی بسیار کرد. وقتی همایون وفات یافت وی اکبر را امپراطور خواند و اسباب جلوس او را بر اریکه ٔ سلطنت فراهم آورد. بیرام در قلع و قمع مفسدان و مخالفان اکبر اهتمام بسیار نمود معهذا اطوار خشن و مستبدانه ٔ او و نفوذ دایه ٔ اکبر عاقبت بین بیرام و اکبر اختلاف پدید آورد. اکبر او را معزول کرد و خود زمام امور را بدست گرفت . بیرام بعزم حج آهنگ مکه کرد اما قبل از عزیمت درگجرات کشته شد و جسد او را به مشهد نقل نمودند. بیرام آیین تشیع داشت و از قریحه ٔ شاعری نیز بهره مند بود. دیوان شعرش در دست است . (دایرة المعارف فارسی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.