بید طبری . [دِ طَ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام یکی از اقسام بیدها که هفده اند و آنرابیدمشک و بید گربه نیز گویند. نوعی از بید باشد و بعضی بید مشک را بید طبری گویند. و بعضی بید موله را گویند که بید مجنون باشد. به . (برهان ). نام درختی که هفده نوع است و آنرا گربه بید نیز خوانند و پنجه ٔ آن چون پنجه ٔ گربه است و گل خوشبوی دارد. (شرفنامه ٔ منیری ). نوعی از بید که شکوفه ٔ سرخ دارد. (غیاث ). نوعی از بید و در زمستان شاخهای آن بسیار سرخ شود و بجهت تفرج زمستان نیکو است . (فلاحتنامه ). و رجوع به جنگل شناسی ساعی ص 169 شود. بید بتری . بید سرخ . سرخ بید. بید گربه . گربه بید. طرخون . بید موله . بید مشک . مشک بید. بید مجنون . بهرامه . بان . شاه بید. خلاف بلخی . رجوع به هریک از این نامها در جای خود شود :
همچومستان بصبوحی شده افتان خیزان
شاخهای سمن تازه و بید طبری .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.