بیداد و داد. [ دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ظلم و انصاف . جور و عدل :
سر آمد کنون کار بیداد و داد
سخنهای بی بر مکن هیچ یاد.
|| ظالم و عادل :
مهان را ز هرگونه دارید یاد
زکردار شاهان بیداد و داد.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیداد و داد. [ دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ظلم و انصاف . جور و عدل :
سر آمد کنون کار بیداد و داد
سخنهای بی بر مکن هیچ یاد.