بیئة. [ ءَ ] (ع اِ) (از ب وء) جای دهی و فرودآوری . (منتهی الارب ). جای فرودآوری . (ناظم الاطباء). النزول . (اقرب الموارد). || جای باش و منزل . (منتهی الارب ). جای باش . (ناظم الاطباء). منزل . (اقرب الموارد). || حال ، یقال : فلان ببیئة سوء و انه لحسن البیئة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.