بکر. [ ب ِ ] (ع ص ، اِ) دوشیزه ، یقع علی الرجل و المراءة. ج ، ابکار. (منتهی الارب ). دوشیزه ، در مرد و زن هر دو گویند. ج ، ابکار. (ناظم الاطباء). دوشیزه . (غیاث ) (مهذب الاسماء). عذراء. مرد و زنی که هنوز همخوابگی نکرده باشند. || زن و ناقه که یک شکم بیش نزاده باشد. || اول هر چیز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || کودک جوان ، و منه الحدیث : لاتعلموا ابکار اولادکم کتب النصاری . || هر کار نوپیدا که مانند آن پیشتر نشده باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). هر کاری که مانند آن پیشترنشده باشد. (غیاث ). || گاو ماده که هنوز باردار نشده باشد. گاو ماده ٔ جوان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جوان گاو. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 27). گاو جوانه . (مهذب الاسماء). || بچه ٔ ناقه . (تاریخ قم ص 177). اشتر جوان . (مهذب الاسماء). || ابر بسیارباران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || فرزند نخستین مادر و پدر که پس از وی هنوز دیگر نزاده باشد، یستوی فیه المذکر و المؤنث . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء). || درخت انگور که پیش از این بار نیاورده باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ).
- ضربة بکر ؛ آنکه در یک بار صاف ببرد. الحدیث : کانت ضربات علی (رض ) ابکاراً اذا اعتلی قد و اذا اعترض قط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.