بکاء.[ ب ُ ] (ع مص ) بگریستن به آواز. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بمعنی گریه کردن به آواز. (غیاث ) (آنندراج ). گریستن . (تاج المصادر بیهقی ) (مؤید الفضلاء). بُک̍ی . (منتهی الارب ). و رجوع به این مصدر شود. || سراییدن . (از اضداد است ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || ستایش گویان بگریستن برکسی : بکاء علیه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || باریدن ابر. (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.