بوارج . [ ب َ رِ ] (ع اِ) ج ِ بارجة. دریازنان . (یادداشت بخط مؤلف ). دزدان دریایی : فقطع میدوهم لصوص الدیبل و البوارج اصحاب بیره . (الجماهر ص 48). و بین غب سرندیب فی ارض البوارج من الساحل . (الجماهر ص 173). رجوع به بارجه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.