بعیم . [ ب َ ](ع اِ) پیکر چوبین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تمثال چوبین . (از اقرب الموارد). || صورت غیرسایه دار از رنگ . (منتهی الارب ). صورت نقاشی بدون رنگ . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) . || کسی که شعر گفتن نداند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مفحم که شعر نگوید. (از اقرب الموارد). || نام بتی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.