بستاق . [ ب ِ ] (اِ) اوستا. اویستا. ابستاق . ابستاغ . ایستا. بستاه . آبستا. افستا. اپستا. ستا. کتاب دینی زردشت . (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی چ 1326 هَ . ق . ص 116). وستا : و[ زردشت ] کتاب بستاق که ایشان ابستا و وستا خوانندبر گشتاسب عرضه نمود. (مجمل التواریخ والقصص ص 12). و رجوع به هر یک از کلمه های مذکور در جای خود شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.