بزرگ عطا. [ ب ُ زُ ع َ ] (ص مرکب ) بزرگ دهش . بسیاربخشش :
صفتش مهتر گشاده کف است
لقبش خواجه ٔ بزرگ عطا.
ای ستوده خوی ستوده سخن
ای بلنداختر بزرگ عطا.
خدایگان جهان خسرو بزرگ عطا
روا نداشت یکی بنده بی عطا دیدن .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزرگ عطا. [ ب ُ زُ ع َ ] (ص مرکب ) بزرگ دهش . بسیاربخشش :
صفتش مهتر گشاده کف است
لقبش خواجه ٔ بزرگ عطا.