بروگل . [ بْرو / ب ُ گ ِ ] (اِخ ) خاندانی مشهور از نقاشان فلامانی ، که از آن جمله اند:
- پیر مشهور به پیر بروگل قدیم ؛ در حدود 1530 م . متولد شد و بسال 1569 م . درگذشت . وی رسام مناظرو نقاشی صحنه های قری و قصبات بود.
- پیر مشهور به پیر بروگل جوان ، پسر پیر بروگل قدیم ؛ وی در حدود سال 1564 م . در بروکسل متولد شد و بسال 1637 یا 1638 م . درگذشت . ذوق وی در تجسم صحنه های موحش موجب شده که او را بنام بروگل جهنم بنامند.
- ژان برادر پیر جوان ؛ وی بسال 1568 م . در بروکسل متولد شد و در سال 1625 م . درگذشت . بسبب لطف رنگ آمیزی تابلوهایش بنام بروگل مخملی نامیده شده . (از فرهنگ فارسی معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.