برنهاد. [ ب َ ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب ) (از: پیشوند بر + نهاد) بر قاعده و قانون . قانون . (ناظم الاطباء). || پس انداز. ذخیره . آنچه از مال که خرج نکنند و برای احتیاط نگاه دارند : برنهاد را که نگاه داشتندی خمسین الف درهم . (تاریخ سیستان ). || بالا آمدن سطح زمین بواسطه ٔ نهشت مواد جامد در رسوبات بر بستر رودخانه است . فرایند. (دایرة المعارف فارسی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.