بذج . [ ب َ ذَ ] (ع اِ) بره بمنزله ٔ بزغاله ٔ یکساله . (منتهی الارب ) (آنندراج ). معرب بره و بمعنی آن . (ناظم الاطباء) (از معرب جوالیقی ص 58 و 151). بره . (از اقرب الموارد). ج ، بِذجان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (از معرب جوالیقی ص 58).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.