بالسی . [ ل ِ ] (اِخ ) طبیب یا گیاه شناسی که ابن البیطار در مفردات از او نقل کند، از جمله در کلمه ٔ جنجل و دلق و سنجاب و جوز عبهر. اورا کتابی است بنام التکمیل . (یادداشت مؤلف ). طبیبی فاضل و در شناخت ادویه ٔ مفرده توانا بود، از کتب اوکتاب التکمیل در ادویه ٔ مفرده است که آنرا برای کافور الاخشیدی تألیف کرده است . (از عیون الانباء ص 87).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.