باغی . (ص نسبی ) منسوب به باغ . متعلق بباغ . که در باغ باشد. غیر صحرائی :
بلبل باغی بباغ دوش نوایی بزد
خوبتر از باربد خوبتر از بامشاد.
|| (اِ) عمارتی که در وسط باغ سازند و کلاه فرنگی نیز گویند. (ناظم الاطباء). اما به این معنی جای دیگر دیده نشد.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باغی . (ص نسبی ) منسوب به باغ . متعلق بباغ . که در باغ باشد. غیر صحرائی :
بلبل باغی بباغ دوش نوایی بزد
خوبتر از باربد خوبتر از بامشاد.