باشان . (اِ) رازی . گوید بیخ نباتی است و هیئت او آن است که سه بیخ باشد در هم پیچیده وپوست او را نشنح (؟) بسیار بود و به فرح (؟) مشابهت دارد و تفرقه بآن است که رنگ پاشان سرخ باشد و طعم عفص . (ترجمه ٔ صیدله ابوریحان بیرونی ). در صیدنه عربی چنین آمده است : باسان الرازی هوثلثة عروق کثیرالتلوی شبیه بالوج بالسریانیه ای اسنان الذئب . (عکس نسخه ٔ خطی متعلق به کتابخانه ٔ مرکزی دانشگاه ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.