باسلیق ابطی . [ س ِ ق ِ اِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام رگی است در دست . آنرا اَسلم و عرق الاَسلم نیز گویند یعنی رگ با سلامت تر. (یادداشت مؤلف ) : و باسلیق ابطی را بدین نام از بهر آن گفته اند که نزدیک بغل دست پدید آید و ابط به تازی بغل را گویند. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.