بابل . [ ب ِ ] (اِخ ) بلغت یونانی نام ستاره ٔ مشتری باشد .(برهان ) (عجائب البلدان از شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به مشتری شود. || (اِ) مشرق را نیز گویند. (برهان ). || ظاهراً بمعنی مغرب آمده است . || فرقه . (معجم البلدان ) (مرآت البلدان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.