بابارضی الدین . [رَ ضی یُدْ دی ] (اِخ ) حاکم دیاربکر بود در عهد ابقاخان ، اشعار خوب دارد به وقتی که او را از دیاربکر معزول کردند و بامیر جلال الدین سراسی (؟) ختنی دادند، این دو بیت به خواجه شمس الدین صاحب دیوان نوشت . بیت :
شاها ستدی کشورت از همچو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
زین کار چوآفتاب روشن گشتم
پیش تو چه دف زنی چه شمشیرزنی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.