ایهمان . [ اَ هََ ] (ع ص ، اِ) (از «ی هَ م ») تثنیه ٔ اَیهَم در حال رفع. رجوع به ایهم شود. || در لغت اهل بادیه کنایه از توجبه و شتر نر جوشان کشنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || در لغت شهریان کنایه از توجبه و سواران ، یا توجبه و شب سیاه . (از منتهی الارب ). سیل و حریق . (اقرب الموارد). (ناظم الاطباء). و از هر واحد بازداشت خواسته میشود، یقال : نعوذ باﷲ من الایهمین .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.