ایداء. (ع مص ) (از «ودی ») هلاک گردیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). هلاک شدن . (منتهی الارب ). || مرگ فرا رسیدن . (منتهی الارب ). یقال : اودی به الموت ؛ ای ذهب به . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فرا رسیدن مرگ کسی را. (ناظم الاطباء). || پوشیده شدن مرد از سلاح . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (از «ی دی ») احسان و نیکوی دیدن از کسی . بدین معنی مثال یایی است . (ناظم الاطباء). || انعام شدن بر کسی . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.