اکشف . [ اَ ش َ ] (ع ص ) آنکه موی پیشانی وی برگردیده و مانند دایره شده باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). موی پیشانی تا گردیده .(تاج المصادر بیهقی ). آنکه از دو طرف سر او موی رفته باشد یا موی نباشد. (آنندراج ). آنکه موی از دو سوی سر او شده باشد. (مهذب الاسماء) (المصادر زوزنی ). || اسب پیچیده دمغزه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اسبی که بر استخوان دمش داغ چلیپایی دارد. (ازاقرب الموارد). || مرد بی سپر در جنگ . (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنکه بی سپر به جنگ رود. (آنندراج ). مرد بی سپر. مقابل فارس . (یادداشت مؤلف ). || مردی که پیش سرش برهنه باشد. (از اقرب الموارد). || شکست خورده ٔگریخته . || مرد بی خود آهنین در جنگ . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.