اکراس . [ اِ ] (ع مص ) با کرس شدن ستور. || در کرس درآوردن بزغالگان را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || سرگین پر شدن خانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پر شدن خانه از سرگین . (ناظم الاطباء). سرگین و بول فراهم آمدن در سرای و درغیر آن . (تاج المصادر بیهقی ). سرگین و بول با هم آمدن در سرای یعنی بر هم نشستن . (دهار). || به سرگین آلوده شدن چهارپایان . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.