اکراء. [ اِ ] (ع مص ) اکرا. تأخیر کردن در امری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). تأخیر کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). || افزون گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). افزون شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || کم گردیدن (از اضداد است ). (منتهی الارب ) (آنندراج ). کاستن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || بیدار ماندن در بندگی خداوند جل شأنه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || درازا کشیدن سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سخن دراز گفتن . (ازاقرب الموارد). || به کرایه دادن ستور و خانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). به کرا دادن . (از تاج المصادر بیهقی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.