اکذب . [ اَ ذَ ] (ع ن تف ) دروغگوتر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). دروغگوتر:
- امثال :
اکذب من اخیذالدیلم .
اکذب من الاخیذالصبحان .
اکذب من اسیرالسند .
اکذب من جحینه .
اکذب من السالیه
اکذب من سجاح .
اکذب من شیخ الغریب .
اکذب من صبی .
اکذب من صنع .
اکذب من فاخته .
اکذب من قیس بن عاصم .
اکذب من المهلب .
اکذب من یلمع .
اکذب من مجرب . (یادداشت مؤلف ). کاذب تر. || دروغ تر. امین : احسن الشعر امینه و اعذبه اکذبه . (یادداشت مؤلف ) : احسن الشعر اکذبه . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222).
در شعر مپیچ و در فن او
چون اکذب اوست احسن او.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.