اکتناه . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) به کنه چیزی دررسیدن . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به غایت و حقیقت و کنه چیزی رسیدن . (از یادداشت مؤلف ). به نهایت چیزی رسیدن . (مؤید الفضلاء).به غایت چیزی رسیدن . (المصادر زوزنی ). || (اِمص ) تفحص و تجسس از اصل و بن چیزی . || کوشش کامل در معرفت و شناسایی آن . (ناظم الاطباء).
- اکتناه سبب کردن ؛ تعمق نمودن برای دریافت حقیقت سبب . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.