اوزار. [ اَ ] (اِ) افزار و ابزار وآلت . (ناظم الاطباء). آلات و ادوات کارگران . (غیاث اللغات ). دست افزار پیشه وران . (هفت قلزم ) (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرا). || کفش . (هفت قلزم ) (ناظم الاطباء). پاپوش . (ناظم الاطباء). || بادبان کشتی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ) (برهان ) (انجمن آرا). || دیگ افزار. توابل . (از ناظم الاطباء). داروی گرم مثل فلفل و دارچینی و زیره و غیره که در دیگ طعام ریزند. (برهان ) (هفت قلزم ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.