انگبین چنبره . [ اَ گ َ / گ ُ چَم ْ ب َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شان . شانه . شان عسل . (یادداشت مؤلف ) :
هم از خوردنیها و هرگونه ساز
که ما را بباید بروز دراز...
ز خرما هزار و ز شکر هزار
بود ساخته راست کرده شمار
ده ودوهزار انگبین چنبره
بدژها کشند اینهمه یکسره .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.