انکباب . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) پیش آمدن و لازم گرفتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بر چیزی اقبال کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || بر روی درافتادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ). || در تداول طب قدیم ، بخار ادویه گرفتن . (از غیاث اللغات ). نگاه داشتن عضو به بخار ادویه ای که جوشانیده باشند یا گرم کرده باشند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بخار آب گرم خالص یا مخلوط به ادویه را بوییدن . (یادداشت مؤلف ). || (اِ) عبارت از چیزی چند باشد که بجوشانند در آب و سر به بخار آن بدارند. (اختیارات بدیعی از یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.