انهار. [ اِ ] (ع مص ) روز کردن و بروز درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || در روز غارت نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || راندن آب و خون و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). روان گشتن خون . (آنندراج ). روان کردن آب و آنچه بدان ماند. || فراخ کردن جوی را. (المصادر) (تاج المصادر بیهقی ). || فرودریدن بنا. (منتهی الارب ). || زخم فراخ زدن به نیزه . || به نیکویی رسیدن . || تا آب رسیدن چاه کن . || ناایستادن خون رگ . || فربه گردیدن زن . || آهسته دویدن اسب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.