انملاق . [ اِ م ِ ] (ع مص ) نرم و تابان گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). هموار شدن . (غیاث اللغات ). نسو شدن . (از تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || دوستی و چاپلوسی و لطف نمودن . (غیاث اللغات ). || خلاص یافتن . (غیاث اللغات ). || گم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گم شدن و غایب و ناپدید شدن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گذشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.