انق . [ اَ ن َ ] (ع مص ) افزون شدن نیکویی چیزی . (از ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || شادمان گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). شاد شدن . (مصادر زوزنی ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دوست داشتن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دوست داشتن کسی را. (از ناظم الاطباء). || شگفت نمودن به چیزی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). شگفت نمودن به چیزی و گزیدن آنرا بر جز آن و قانع شدن به آن . (از اقرب الموارد). || بشگفت آوردن . || بالیدن . (از ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.