انقلیا. [ اِ ق ِ ] (یونانی ، اِ) بلغت اهل مغرب دوایی است که آن را بفارسی شنکار گویند و بعربی شجرةالدم خوانند و آن نوعی از سرخ مرداست . برگ آن سرخ به سیاهی مایل می باشد با پیه بز کوهی بر خنازیر نهند نافع بود و بعضی گویند لغت رومی است . (برهان قاطع) (ازهفت قلزم ) (از آنندراج ). حمیرا. خس الحمار. حالوما.تانیست . رجل الحمام . شنجار. شنگار. تالقس . کحلا. (یادداشت مؤلف ). || گاوزبان . || ناخنک . (ناظم الاطباء). و رجوع به شنجار و حمیرا شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.