انقعار. [ اِ ق ِ ] (ع مص ) از بیخ بریده شدن و برکنده گردیدن درخت و بر زمین افتادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). برکنده شدن درخت از ریشه . (از اقرب الموارد). از بیخ برکنده شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). برکنده شدن . (مصادر زوزنی ). از بن کنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.