انقاض . [ اِ ] (ع مص ) زبان بکام چسبیده بانگ برزدن ستور را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بانگ کردن عقاب و چوزه ٔ مرغ و بندِ اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بانگ کردن ماکیان و عقاب و اشتربچه و شیشه حجام .(تاج المصادر بیهقی ). بانگ عقاب و گفته اند: بانگ کردن جانور مانند عقاب . (از اقرب الموارد). || بر هم زدن انگشتان تا بانگ کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برهم زدن انگشتان را تا بانگ کند. (از اقرب الموارد). || سماروغ بیرون آوردن زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سماروغ بیرون آوردن از زمین . (از اقرب الموارد) (از شرح قاموس ). || خواندن گوسپند را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خواندن بز را. (از اقرب الموارد). || بانگ برآوردن از علک بخاییدن ، و این عمل مکروه است در شرع . || گران کردن بار پشت را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گران بار کردن . (ترجمان القرآن جرجانی ). گران کردن . (تاج المصادر بیهقی ). گرانبار کردن چیزی یا کسی را تا اینکه شکسته و لاغر شود. (از اقرب الموارد). و فی القرآن ، الذی انقض ظهرک (قرآن 3/94)؛ ای اثقله حتی جعله نِقْضاً ای معزولاً. (از اقرب الموارد)؛ آن بار گران که از گرانی پشت ترا سست کرد. (کشف الاسرار ج 10 ص 533). || (اِ) آوازشتران خردسال . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.