انغال . [ اِ ] (ع مص ) تباه گردانیدن پوست را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). تباه کردن پوست را در دباغ . (از اقرب الموارد). || تباهی انداختن میان مردم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سخن چینی کردن و تباهی انداختن میان مردم . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.