انظار. [ اِ ](ع مص ) گوش دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گوش داشتن . (آنندراج ). اصغاء. (یادداشت مؤلف ). || در پس انداختن و زمان دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بتأخیر انداختن و مهلت دادن . (از اقرب الموارد). مهلت دادن . (ترجمان القرآن جرجانی ). زمان دادن . (تاج المصادر بیهقی ). امهال . (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.