انطلیسون . [ ] (اِ) قوس قزح . آزفنداک . آفنداک . نوشه . تیراژه . کمر رستم . کمردون . طوق بهار. سریر. (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی از یادداشت مؤلف ). توسه . رخش . کمان رستم . سد کیس . قالیچه ٔ فاطمه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به انطلیون شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.