انصات . [ اِ ] (ع مص ) خاموش بودن و گوش داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خاموش شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). خاموش بودن . (ترجمان القرآن جرجانی ). ساکت بودن و گوش دادن . (از اقرب الموارد). || خاموش کردن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). اسکات . ساکت کردن . (از اقرب الموارد). لازم و متعدی است . (از منتهی الارب ). || ببازی میل کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.