انزله کردن . [ اَ زَ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فرو فرستادن آیتی یا حکمی . فرستادن خدای تعالی آیتی یا کتابی را. نازل کردن . (یادداشت مؤلف ) : خدای تعالی در بلعم باعورا انزله کرد. (تفسیر ابوالفتوح رازی سوره ٔ اعراف ص 488). به آن خدای که توریة به موسی انزله کرد. (تفسیر ابوالفتوح رازی ). خدای تعالی پیغامبران را ببازی نفرستاد و کتابها بهرزه انزله نکرد. (تفسیر ابوالفتوح ). خدای تعالی در بعض کتب انزله کرد، انا ملک الملوک . (تفسیر ابوالفتوح ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.