انتهاز. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فرصت یافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ). قابو (فرصت ) یافتن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). فرصت بدست آوردن . (فرهنگ فارسی معین ). || غنیمت شمردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). اغتنام فرصت و برخاستن بسوی آن در حال پیشی گرفتن . (از اقرب الموارد). فرصت غنیمت شمردن و فرصت چشم داشتن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). منتظر فرصت بودن . (فرهنگ فارسی معین ). به غنیمت گرفتن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || زشت خندیدن و افراط کردن در آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد)، یقال :انتهز فی الضحک اذا اقرط و قبح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پذیرفتن چیزی را و شتاب کردن در بدست آوردن آن . (از اقرب الموارد). || نزدیک آوردن کودک بلوغ را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) محل و موقع. (ناظم الاطباء).
- انتهاز فرصت ؛ موقع فرصت . (ناظم الاطباء).
- انتهاز نمودن ؛ موقع بدست آوردن . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.