انبعاث . [ اِم ْ ب ِ ] (ع مص ) برانگیخته شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (ترجمان علامه مهذب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ): اذ انبعث اشقی̍ها. (قرآن 12/91). || فرستاده شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || برخاستن : انبعث فلان لشأنه ؛ یعنی برخاسته بکار خود رفت . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || شتافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || برآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اندفاع . (از اقرب الموارد). || روان شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.