ام ایمن . [ اُ م م ِ اَ م َ ] (اِخ ) (برکه ) دختر ثعلبةبن عمربن حصن بن مالک . دایه ٔ حضرت رسول اکرم و در شمار زنان صحابه و در اصل کنیزکی حبشی و مملوک عبداﷲبن عبدالمطلب و یا آمنه بنت وهب بود و به ارث به محمد (ص ) رسید. پیغمبر اسلام رابدو محبتی وافر بوده و میفرموده است ام ایمن امی بعدامی ، تا اینکه پس از ازدواج با خدیجه او را آزاد کرد و عبیدبن حارث خزرجی او را بزنی گرفت و پسری از اوبنام ایمن آورد. پس از وفات عبید با زیدبن حارثه ازموالی خدیجه ازدواج کرد و از او اسامه را آورد. ام ایمن احادیثی از پیغمبر نقل کرده است . وفات وی پنج ماه پس از رحلت پیغمبر (ص ) بود. رجوع به ریحانة الادب ج 6 ص 209 و خیرات حسان ج 1 ص 36 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1033 و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 1 ص 253 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.