امراءة. [ اِ رَ ءَ ] (ع اِ) مؤنث امرء. زن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). همزه ٔ آن وصل و را در هر حال مفتوح است و در آن لغت دیگری است : مراءة بوزن تمرة. جایز است فتحه ٔ همزه به راء نقل و خود همزه حذف شود و مرة بوزن سنة باقی بماند و شکل دیگری نیز از این کلمه گفته اند و آن امروءاست . (از اقرب الموارد). جمع آن بلفظش نیامده . (از منتهی الارب ). ج ، نساء، نسوة، نسوان . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به مراءة و امروء و اقرب الموارد شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.