اماثل . [ اَ ث ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَمثَل بمعنی مشابه و نظیر است یا ج ِ امثال که ج ِ مثل است و بمعنی همسران استعمال میشود. (از غیاث اللغات ). ج ِ امثل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نظایر. || گزیدگان . خیار. اخیار. افاضل : خصم اماثل ، فرومایگان باشند. (کلیله و دمنه ). کعبه ٔ علماء و اماثل ...، و همگی ارباب هنر و بلاغت جانب او شناختندی . (کلیله و دمنه ). افاضل و اماثل جهان رضیع احسان و ربیب انعام ایشان شده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 ص 276).
- اماثل و اقران ؛ نظایر و همسران .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.