الیاس . [ اِل ْ ] (اِخ ) ابن اسدبن سامان (امیر الیاس ). حکمران هرات در حدود 198 هَ . ق . ووالی سیستان به سال 208 هَ . ق . وی برادر نوح و یحیی و احمد، پدر اسماعیل و نصر، جد سامانیان بود. رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 309 و حاشیه ٔ آن و تاریخ بخارای نرشخی ص 90 و حبیب السیر چ خیام ص 352 و تاریخ بیهق ص 68 و تاریخ سیستان (فهرست ) و حاشیه ٔ آن و تاریخ گزیده چ لندن ص 379 و مجمل التواریخ و القصص ص 38 و تاریخ گردیزی ص 14 و احوال و اشعار رودکی ص 321 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.