الفت جونپوری . [ اُ ف َ ت ِ ] (اِخ ) پیرمحمد. شاعر، سال ولادت و وفات او دانسته نیست . صاحب تذکره ٔ روز روشن آرد: طبعش به سخن سنجی مألوف بود، این اشعار ازوست :
نه خال عنبرین باشد بر آن رخسار دلجویش
ز داغ سینه ام عکسی است بر آیینه ٔ رویش .
نشکنی ای شانه تاری از سر گیسوی او
رشته ٔ جانهای مشتاقان بود هر موی او.
و رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.