اقماح . [ اِ ] (ع مص ) دانه گرفتن خوشه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سر برداشتن و چشم در پیش افکندن . (ترجمان القرآن ). سر برداشتن و چشم فروخوابانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سربرآوردن بسوی آسمان چنانکه چشمها بسوی زمین باشند. (غیاث اللغات ). || بزرگ منشی نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || دروا داشتن سربندی را برای تنگی طوق . (منتهی الارب ). سر خود را بلند نگاه داشتن از جهت تنگی غل . (ناظم الاطباء). || صفوف کنانیدن چیزی را. اصفاغ . کف مال کردن .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.