افلاح . [ اِ ] (ع مص ) زیست نمودن بچیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بقاء یافتن . (از المصادر زوزنی ). || پیروزی یافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). فیروزمندی . (غیاث اللغات از منتخب ). || رستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). از مکروه برستن . (المصادر زوزنی ). رستن از مکروه . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). رستگاری . (منتخب از غیاث اللغات ). فیروزی و رستگاری یافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ظفر دادن . (تاج المصادر بیهقی ). ظفر یافتن . (المصادر زوزنی ). || آشکارا کردن و راست و استوار ساختن حجت را و هویدا نمودن آنرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حجت آشکارا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || رهایی دادن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مفلس شدن . (تاج المصادر بیهقی ). افلاج . مفلس شدن .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.