افطس . [ اَطَ ] (ع ص ) پهن بینی و پست استخوان بینی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نای بینی فرونشسته . (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بیهقی ). پهن بینی . (المصادر زوزنی ) (دستور). تأنیث آن فطساء. ج ، فُطس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خفته بینی . (یادداشت مؤلف ). بمعنی دماغی که پهن باشد. (از انساب سمعانی ): حدثنی ...ان مسیلمة الکذاب کان ... اخنس الانف افطس . (بلاذری ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.